خدمات قابل ارائه موسسه مسیر زندگی در دوره زندگی میانسالی:
برگزاری سمینار و کارگاه
- اعتماد به نفس و عزت نفس
- مدیریت مالی
- نتیجه گیری از سال های سپری شده (چه کار کرده ام)
- چگونه رودزنج نباشیم
- هنوز دیر نشده است
- نحوه برخورد با فرزندان
- با چه فردی ارتباط بگیریم و غیره.
پک زندگی موفق
با ورود به دوران میانسالی مرد و زن تغییراتی از نظر جسمی و روانی می کنند که این تغییرات باعث بروز مشکلاتی در زندگی مشترک می شود که نیازمند مشاوره های هفتگی و حتی روزانه برای جلوگیری از این مشکلات هستند. مشاورین و متخصصین مسیر زندگی آمادگی ارائه برنامه ها و تحلیل های روانشناسی خود در رابطه با طرفین اعلام می کند. و امید است در این راستا بتوانیم تاثیر گذار باشیم.
پک سلامت
هر فرد در هر سنی نیازمند بهداشت پایش سلامت می باشد. موسسه مسیر زندگی با ارائه کلیه خدمات مربوط به سلامت از جمله چک آپ قند، فشار خون، و ... در خدمت شما هموطنان عزیز می باشد.
دوران میان سالی
تغییرات شناختی در میانسالی باعث افزایش کاردانی و مهارت در حل مسائل زندگی میشود و به اعتماد به نفس، ابتکار عمل و قاطعیت بیشتر در زندگی منجر میشود. میتوان گفت میانسالی زمان افزایش رضایت از خود، استقلال و تعهد نسبت به ارزشهای شخصی است.
شاید به همین علت گاهی از این دوره به عنوان بهار زندگی یاد میکنند. به همین دلیل هم آمار جرم و آسیبهای اجتماعی در این دوره کمتر است. اما اگر فردی در این دوره به جرم روی بیاورد میتوان گفت از نظر سلامت روان با مشکلاتی مواجه است.
عوامل زیر به سلامت روان افراد میانسال کمک میکند:
1ـ سلامت جسمانی بر انرژی و شور زندگی تاثیر میگذارد. افراد سالم در این سن بیشتر از دیگران از شرایط زندگی خود راضی هستند. در این دوره برداشتن گامهایی برای بهبود سلامت و پیشگیری از معلولیت، سلامت روانی خوبی را حتی برای دوران پیری پیشبینی میکند. ورزش میتواند احساس آسیبپذیری نسبت به بیماری را که با بالا رفتن سن افزایش مییابد کاهش دهد و منافع روانی بیشتری عاید فرد کند. ترس از بیماری یکی از نیرومندترین عوامل تضعیف سلامت روانی در میانسالی است.
2ـ احساس کنترل و تعهدات شخصی از نکات مهم دیگری است. افراد میانسالی که احساس میکنند بر شرایط زندگیشان کنترل دارند از سلامت روانی بیشتری برخوردارند. احساس کنترل،کارایی شخصی را تقویت میکند یعنی فرد معتقد است توانایی لازم را برای غلبه بر مشکلات دارد اما غیر از احساس کنترل داشتن، تعهدات شخصی و قبول مسئولیت اهداف و دنبال کردن آنها، سلامت روانی و رضایت از زندگی را بیشتر میکند. سر چشمه خشنودی روانی، حالت روانی غرق شدن در تکلیفی مشکل و ارزشمند به طوری که فرد احساس زمان و خود آگاهی را از دست بدهد بهعنوان اوج لذت و حتی به صورت خلسه توصیف میشوند. هر چه آنها چنین حالت روانی بیشتری را تجربه کنند زندگی را لذتبخشتر ارزیابی میکنند.
3ـ روابط اجتماعی خشنودکننده نکته مهم دیگر است. برقراری روابط اجتماعی خشنودکننده با سلامت روانی میانسالی ارتباط نزدیکی دارد.
4ـ زندگی زناشویی خوب نیز نقشی اساسی دارد. زندگی زناشویی خوب سلامت روانی را در این دوره تقویت میکند. در یک بررسی مشخص شد نقش زندگی زناشویی بهعنوان شاخص سلامت روانی با افزایش سن بیشتر میشود گرچه زنان قدرت سازگاری بیشتری نسبت به کیفیت رابطه زناشویی دارند. ازدواج منافع زیادی هم برای مردان و هم برای زنان میانسال به همراه میآورد.
5 ـ تسلط بر نقشهای متعدد نیز حائز اهمیت است. موفقیت در انجام دادن نقشهای متعدد با سلامت روانی ارتباط دارد. این روزها زنان عموما بیشتر از گذشته از زندگی خود خشنود هستند زیرا نه تنها از روابط خانوادگی بلکه از دستاوردهای شغلی هم رضایت کسب میکنند. پژوهشگران در بررسی تقریبا 300 زن میانسال در مورد احساس کنترل و شایستگی در چهار نقش جویا شدند (همسر ـ مادر ـ پرستاری از والدین و کارمند) این زنان در کارشان بیشتر از نقشهای دیگر احساس تسلط میکردند اما احساس شایستگی و کنترل در هر چهار نقش، رضایت از زندگی را پیشبینی میکنند و افسردگی را کاهش میدهند. اصرار در دخالت وکنترل جزئیات زندگی افراد خانواده در زنان خانهدار که حیطه دیگری برای تسلط ندارند نیاز به همین احساس خوب است.
ويژگىهاى جسمانى
در اين دوره از سن، تغييرات متابوليسمى در بدن بهوجود مىآيد. سوخت و ساز مواد در بدن بهخوبى دوران جوانى انجام نمىپذيرد و چربىها بيشتر در سلولها ذخيره گشته، افراد مقدارى افزايش وزن پيدا مىکنند. در اين سن افراد قدرى نگران وضعيت جسمانى و سلامت بدنى خويش هستند و سعى مىنمايند روشى را براى حفظ سلامت جسمانى خود اتخاذ نمايند. شروع بعضى از بيمارىها در اين دوره خواهد بود و اين مسئله باعث نگرانى و اضطراب در افراد مىشود.
روابط جنسی در دوران میانسالی
هیچ زن و یا مرد بالای ۵۰ سالی وجود ندارد که معتقد باشد زندگی جنسی او نسبت به زمانی که ۲۰ ساله بوده تغییری نکرده است. ممکن است زندگی جنسی او بهتر و یا بدتر شده باشد. اما در هر صورت زندگی جنسی وی تغییر کرده است.
جامعه معمولاً اهمیت بسیار زیادی برای جوانان قائل است و به همین دلیل خود به خود این تصور غلط که افراد مسن علاقه ای به برقراری رابطه جنسی ندارند، بوجود می آید. مردم هم که به طور طبیعی عادت دارند هر چیزی را که جامعه به خوردشان می دهد، بپذیرند، به همین دلیل در میانسالی از برقراری رابطه جنسی دست می کشند.
عوامل تاثیر گذار بر زندگی جنسی در میانسالی
همانطور که بدن انسان با افزایش سن تغییر می کند، تمایل جنسی فرد نیز تغییر می کند. این تغییرات فیزیکی معمولا در هر دو جنس مرد و زن به صورت کاهش سطح هورمون ها و همچنین تغییر در گردش خون و سیستم عصبی است.
این تغییرات معمولا منجر به بروز مشکلات جنسی از جمله اختلال در نعوظ در مردان و خشکی واژن در زنان می شود. در حال حاضر برای این مشکلات جنسی و یا مشکلات جنسی مشابه درمان های متعددی وجود دارد.
شواهد نشان داده است که گاهی اوقات افزایش سن با کاهش اعتماد به نفس در روابط جنسی همراه است. تقریبا تمام افراد، تغییراتی از این دست را تجربه می کنند. اما این قضیه در اغلب افراد مسن پایانی برای زندگی جنسی آنها نخواهد بود.
هر دو عامل جسمی و روحی می توانند در زندگی جنسی افراد مسن تاثیر منفی بگذارد. گاهی اوقات این دو عامل با هم ترکیب شده و باعث از هم گسیختگی روابط زوجین می شود و همچنین موانعی را به وجود می آورند که می توانند باعث بروز اختلالات جنسی و روانی شود. اما این مشکلات، مشکلاتی قابل حل هستند و شما نباید بقیه زندگی خود را با آنها سپری کنید. روش های درمانی زیادی وجود دارند که به شما در بهبود مشکلات جسمی و روحی و ارتقای زندگی جنسی کمک می کنند.
حال، چه باید کرد؟
مشاوره و تکنیک های خود درمانی روانی می توانند در بهبود روابط به شما کمک کنند. با تغییر مسیر تفکر خود از معایب به محاسن، می توانید دوباره اعتماد به نفس و جذابیت سابق خود را به دست بیاورید.
در هنگام رابطه جنسی سعی کنید تمرکز خود را بر روی گرفتن و دادن بیشترین لذت جنسی ممکن معطوف کنید. این قضیه به شما کمک می کند که اعتماد به نفس خود را بازیابید. رابطه جنسی لذت بخش اغلب بر روی یک رابطه عاطفی مستحکم استوار است لذا تنها داشتن یک اندام عالی و بدن کامل، نمی تواند تضمینی بر لذت بخش بودن رابطه جنسی باشد. داشتن یک تصویر ذهنی منفی از بدن و اندامتان اغلب در خود اندامتان ریشه نداشته و دارای ریشه های روانیست.
زود رنجی در میان سالی:
زودرنجی شدید و حساسیت های رفتاری بالا منجر به کمبود اعتماد به نفس و به نوعی خود آزاری احساسی می شود. کودکان و حتی بزرگترهایی که از این مشکل رنج می برند خیلی راحت نمیشود با آنها صحبت کرد؛ چون یا در همان لحظه اول از حرفها و نحوه گفتارتان ناراحت میشود یا پس از ساعتها فکر کردن به تک تک کلمات و جملات مکالمه کوتاهی که فقط چند دقیقه ادامه داشته است.
کسانی که اینقدر حساسیت دارند و زود ناراحت میشوند، معمولا تمام حرفها و رفتارهای دیگران را هم به خود نسبت میدهند و با نگرشی منفی درباره مسائل صحبت میکنند. برای همین، معمولا ترجیح میدهند در جمع حضور پیدا نکنند و تنهایی را بیشتر میپسندند. غافل از اینکه تنها ماندن و گوشهگیری، حساسیتشان را تشدیدواحساسات منفیشان را بیشتر میکند. روانشناسان و متخصصان به این افراد توصیه میکنند با نگاهی مثبت خود را درموقعیتهای جدید قرار دهند و از واقعیت فرار نکنند.
این افراد معمولا با نگاهی وسواسی به موضوعات مختلف زندگی نگاه کرده و آنها را براساس نظرات خودشان ارزیابی میکنند. بر همین اساس هم میگویند حساسیت بیش از حد یکی از نشانههای وسواس است و وسواس فکری یا رفتاری میتواند به این شکل خود را نشان دهد.
هنر مدیریت مالی در خانواده
خیلی از خانواده ها بر این باورند اگر خانم ها مدیریت اقتصادی خانه را به عهده بگیرند، بهتر نقش ایفا خواهند کرد. با توجه به باورهای متفاوتی که وجود دارد، بهتر است درباره مدیریت اقتصادی خانواده قبل از ازدواج صحبت شود و هر دو نفر به نتیجه مطلوب برسند.
به رخ کشیدن پست و درآمد، کوچک شمردن کارهای روزانه همسر، نداشتن آینده نگری مالی، به فکر آینده مالی همسر نبودن و... از جمله خطاهایی است که در بسیاری موارد باعث می شود زن وشوهر درک درستی از هم نداشته باشند.
باور کردنش کمی سخت است، اما همسران بسیاری از مردان سرمایه دار با وجود زندگی در لوکس ترین منازل و سوار شدن بر بهترین خودروها، مانند مهمانانی هستند که سهم شان از مالکیت در زندگی مشترک چیزی نزدیک به صفر است!
تغییرالگوی مدیریت مالی
دکتر حسین ابراهیمی مقدم، مشاور خانواده: بسیاری از خانواده ها روی این نکته که محوریت اقتصادی خانواده باید با آقایان باشد، تاکید بسیاری دارند، زیرا درآمدزایی در خانواده های ایرانی معمولا بر عهده مردهاست. اگر خانم درآمدی داشته باشد، جزو وظایفش محسوب نمی شود، ولی اگر مردی درآمد نداشته باشد، یکی از مهم ترین وظایفش را انجام نداده است. از سوی دیگر، برخی معتقدند اگر مسائل اقتصادی به مردها سپرده شود، خانواده احساس بهتری خواهد داشت، زیرا مردها روابط اجتماعی بهتر و بیشتری دارند که باعث کسب تجربه های متعددی در آنها خواهد شد. خیلی از خانواده ها هم بر این باورند که اگر خانم ها مدیریت اقتصادی خانه را به عهده بگیرند، بهتر نقش ایفا خواهند کرد. با توجه به باورهای متفاوتی که وجود دارد، بهتر است درباره مدیریت اقتصادی خانواده قبل از ازدواج صحبت شود و هر دو نفر به نتیجه مطلوب برسند. در گذشته شاید برخی درآمدزایی زنان را منجر به کاهش عزت نفس مردان می دانستند، اما این روزها مردان خوشحال هم می شوند، همسرانشان در امور مالی به آنها کمک کنند. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که در حال حرکت به سمت مدرن شدن است. در جامعه مدرن، الگویی وجود دارد که بسیاری از کشورهای غربی از آن تبعیت می کنند؛ این که زن و مرد هر دو کار کنند، هر دو درآمدزایی داشته باشند و با هم در پیشبرد اهداف اقتصادی خانه سهیم باشند.
به هرحال چه بخواهیم چه نخواهیم، الگوی مدیریت مالی سنتی در حال تغییر است و زنان چه به عنوان خانه دار و چه شاغل در بیرون از منزل مشارکت بیشتری در مدیریت مالی خانواده ها دارند تنها مصرف کننده نیستند. در این بین توجه به آینده زنانی که از خود درآمدی ندارند، یک وافعیت است، زنان خانه داری که با کار خانگی، در ماه ۶۰۰ هزار تومان ارزش افزوده تولید می کنند، اما هیچ کس آنان را به حساب نمی آورد و بحث حقوق آنان نه فقط در خانواده که در باب بیمه زنان خانه دار در جامعه منتفی است. به همین منظور، زنان خانه دار را توصیه می کنند به آینده نگری و زنان شاغل را به حفظ جایگاه اقتصادی و پرهیز از سرشاخ شدن با همسرانی که نسبت به شأن و پیشرفت شغلی آنان می توانند حساس باشند، حساسیتی که قادر است بنابر نص صریح قانون مدنی، زنان شاغل را به بهانه هتک حیثیت خانواده از اشتغال منع کند.